این خبر به جهت تاکید بر ارزش آثار باستانی و فرهنگی کشور و توجه بیشتر برای پیشگیری از بعضی رخدادها نگارش شد.
ایران کشوری است غنی از موارث فرهنگی اما حفظ و نگهداری آنها دغدغه ای همیشگی بود، چرا که ارزش این میراث در ایران به درستی تعریف و درک نشده است. بی شک، یکی از مشکلات جدی برای میراث فرهنگی ایران حفاظت از میراث تاریخی و فرهنگی است. تخریب بافت های تاریخی به بهانه های مختلف و نبود توانایی کافی جهت حفاظت از آثار، تامین نشدن اعتبار برای مرمت بناهای تاریخی و افزایش سرقت آثار از جمله مشکلاتی است که میراث فرهنگی ایران با آن دست و پنجه نرم می کند.
برخی از آثار تاریخی با پیگیری میراث دوستان و رسانه جان سالم به در بردند و برخی دیگر در خود فرو ریختند. زمانی جای جای کوچه ها و خیابان های این کشور از خانه های قدیمی پر بود، خانه هایی که بر دل آجر به آجرش تاریخ و فرهنگ ایران نقش بسته بود. اما حالا کمتر خانه تاریخی می بینیم که وضعیت خوبی داشته باشد و با توجه به ظرفیتی که دارد از آن مراقبت و استفاده شود. در این گزارش به بخشی از حوادث زمستان 99 اشاره شده است. برخی از این وقایع در حال بررسی هستند و برخی دیگر به حال خود رها شده اند.
غم باد قدیمی عشرت آباد
یکی از بناهای تاریخی که سالهای زیادی را چشم انتظار مراقبت و توجه متولیان بوده، عمارت تاریخی عشرت آباد است؛ بنایی تاریخی در میدان سپاه، ابتدای بزرگراه صیاد شیرازی، درست پشت دیوارها و ساختمان های قدکشیده ای که جای درختان را پر کرده اند، برادر دوقلوی شمس العماره که هشت سال آماج گلوله های جنگ تحمیلی بود و بعد از آن شد لانه کبوترها و گنجشک های بی خانمان؛ بنایی 240 ساله که بعد از جنگ تحمیلی به مرور نشانه هایش یعنی خانه های کوچک یک نفره همسران ناصرالدین شاه دور حوض بزرگ عمارت را از دست داد و حالا فقط یک ساختمان فرتوت چهارطبقه از آن باقی مانده است.
براساس مقاله تاکید بر ارزش آثار باستانی و فرهنگی کشور و توجه بیشتر برای پیشگیری از بعضی رخدادها باید بدانید که به این بنا بعد از سی و پنج سال فراموشی در دی سال 92 وعده هایی برای مرمت و باسازی داده شد، قولی که تا هفت سال عملی نشد و در دی 99 دوباره تکرار شد. هر چند در طول این مدت زمان عرصه و حریم این بنای تاریخی دستخوش ساخت و ساز مجتمعی درون سازمانی شد و از گودبرداری تا ساخت و بهره برداری چند ساختمان بلندمرتبه که دید منظری عشرت آباد را از میدان سپاه بطور کامل گرفت، به سرانجام رسید اما عشرت آباد هنوز وامانده از جلساتی است که متولیان میراث فرهنگی و مدیریت شهری در آن حرف می زنند با اما و اگرهایشان.
به خیال خود خانه جلال آل احمد را نجات دادند
خانه جلال آل احمد یکی از خانه های میراث فرهنگی در محله سنگلچ تهران است که سالها قبل توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وقت تملک شد. بعد از تملک خانه، آنها بارها قول دادند که این بنا در اسرع وقت و بر اساس اصول علمی، تعمیر و مرمت و بازسازی خواهد شد که مرمت آن تنها به تعویض سقف ها و استفاده از پوشش ایزوگام ختم شد.
سرانجام کاربری این خانه به عنوان خانه باستان شناسان ایران تغییر یافت. افتتاحیه ای برای آن گرفتند و حتی یکی دو روز در هفته تا چند ماه خانه را برای فعالیت باز نگه داشتند. با کم شدن توجه ها، این خانه به حال خود رها شد و امروز به گونه ای تبدیل شده که معتادان آن را تخریب کرده و برای ایجاد گرما دربهای اتاق ها را کنده طعمه آتش در وسط اتاق ها می کنند و آنجا را مملو از زباله کرده اند و این سرنوشت میراثی است که متولیان به خیال خود آن را نجات دادند و برای حفظ آن اقدام کرده اند.
قصه مدرسه قصه های مجید به سر رسید
مدرسه حلبیان اصفهان با بیش از یک قرن قدمت جز دیوارهای تخریب شده، سقف های فروریخته، کلاس های خاک خورده، پنجره های شکسته و خاطرات تلنبار شده چیزی ندارد. هرچند که از ثبت ملی شدنش هفت سالی می گذرد اما قرار گرفتنش در بافت تجاری شهر اصفهان بهانه خوبی برای بی توجهی به مرمت و حفظ آن است. سرنوشت مدرسه قصه های مجید و آسیب هایی که مرور زمان و بی توجهی ها به آن وارد کرده فقط به امروز و همین چند سال قبل مربوط نیست، انگار قصه این تخریب را دست کم بیش از شش سال است که نوشته اند.
مدرسه ای قاجاری که در واقع نخستین مدرسه آلیانس (اتحاد) در شهر اصفهان بود و سال 1392 قسمت میانی مدرسه بصورت کامل تخریب شد و شیروانی سقف های بخش جنوبی نیز ویران و بارندگی ها به مرور باعث آوار سقف شد که به دنبال آن تعدادی معتاد دیوارهای بخش شرقی عمارت را تخریب و راه ورودی به کلاسها را برای اسکان موقت ایجاد کردند.
مرمت یک بنا اعلام آمادگی نمی خواهد، اقدام کنید
عمارت قائم مقام در محله سرخاب تبریز یکی دیگر از بناهای تاریخی ایران است که برای مرمت بین تعارفات شهرداری این منطقه و میراث فرهنگی معطل مانده است. اما وضعیت وخیم این بنا معطلی نمی شناسد و برای حفظ آن باید هرچه سریع تر دست به کار شوند. این عمارت که در تملک شهرداری منطقه 10 تبریز است و قدمتی 150 ساله دارد، در میان ساخت و سازهای مدرن، تسخیر و به محل رفت و آمد گوسفندان تبدیل شده است.
معاون وقت میراث فرهنگی، اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی و شهردار وقت آن منطقه اعلام کردند که هر کدام از سازمان ها برای مرمت بنا آماده کمک به یکدیگر هستند. در حالیکه مرمت یک بنای تاریخی با وضعیت وخیمی که دارد نیاز به اعلام آمادگی ندارد و باید برای حفظ آن اقدامات جدی شود. در این راستا باز هم اهمیت همکاری شهرداری و اداره میراث فرهنگی آشکار می شود.
خبری تکراری برای گورستانهای تاریخی
در گزارش های قبلی که در راستای آسیب های وارده به میراث فرهنگی در سال 99 منتشر شد، به تعرض به گورستان های تاریخی اشاره کرده ایم، این یک تکرار است برای گورستان های ایران، چه تهران باشد چه شهر دیگری. با خواندن خبرهای این چنینی فقط یک پرسش مطرح می شود، گورستان های تاریخی را به عنوان میراث فرهنگی می شناسند؟
این قبرستان ها بخشی از تاریخی ایران و یا حتی جهان را بر دوش می کشند، همیشه در تیترهای خبری و اعتراض میراث دوستان از متولیان مربوطه خواسته شده تا این موارث را دریابند، خواسته ای که فقط در حد یک قول پاسخ داده می شود.
اوقافی ها برای قبرستان ابن بابویه و امامزاده عبدالله طرح ساماندهی ریختند و … و اما این طرح را این بار شورای شهر برای ساماندهی قبرستان های قدیمی ارامنه در دولاب تهران تصویب کرد. طرح ساماندهی تنها یک برچسب است اما در این میان ناخودآگاه سنگ قبرهای قدیمی، ارزشمند و تاریخی می شکنند، روی هم تلنبار می شوند و در نهایت وقتی دیگر به سنگ قبرهای قدیمی، تاریخی و بعضا قاجاری دسترسی ندارند مجبورند به تعویض آنها با سنگ های مرمر و یک دستی که فقط یک نام متوفی روی آنها بچشم می خورد و دو عدد تاریخ.
اما برای قبرستان ارامنه فقط به طرح ساماندهی بسنده نکردند و پیشنهاد تغییر نام این قبرستان 170 ساله به بهشت مریم هم داده شد. با توجه به ثبت ملی آرامستان دولاب با این نام در سال 1379، این پرسش به ذهن می آید که آیا منعی در تغییر نامگذاری این قبرستان بوجود نمی آید؟ پرسشی که به نظر می رسد میراث فرهنگی تمایلی به ورود برای آن ندارد، چون میراث فرهنگی معتقد است میراث فرهنگی نمی تواند در تغییر نامهای شهر و مکان ها دخالت کند، همانطور که در تصویب طرح های ساماندهی تنها ناظر است.
تاریخ قابل بازسازی نیست
آتش سوزی در بازار تبریز تیتر خبری پر تکراری است که در پی بی احتیاطی ها و سهل انگاری اصناف و عدم مشارکت آنها در نگهداری از این بازار رخ می دهد. گویا محدودیت های ایجاد شده توسط اداره کل میراث فرهنگی در بازار تبریز به دلیل جایگاه این شاهکار تاریخی به بهانه ای برای بی احتیاطی و آتش انداختن به جان آن تبدیل شده است. این مجموعه به عنوان بزرگترین سازه ی آجری جهان است که در یونسکو ثبت شده که از بین رفتن تدریجی هویت تاریخی آن در آتش سوزی های مکرر و واگذاری کامل مدیریت بازار به بازاریان می تواند زمینه خروج بازار تبریز از یونسکو را هم فراهم کند.
بازار تبریز از ابتدای شکل گیری تا به حال با چالش بزرگی به نام گرمایش در فصل زمستان و آتش سوزی های ناشی از استفاده از روش های ناایمن و نادرست برای گرم کردن مغازه ها مواجه بوده است، این بی احتیاطی ها و بی توجهی می تواند برای تاریخ و اقتصاد کشور، حتی فاجعه بارتر از حادثه پلاسکو باشد، چرا که تاریخ قابل بازسازی نیست.
گردنه حیران، حیران وضعیت آشفته اش است
یکی از گزارش های مهمی که در دی سال 99 منتشر شد، درباره وضعیت گردنه حیران و صخره قوش داشی هشدار داد. زنگ خطر برای این منطقه گردشگری از سالها قبل با ورود معدن کاران و کارگاه های سنگ شکنی به صدا در آمده بود و در یک سال اخیر با افزایش ساخت وسازهای بی رویه در این محیط بکر بلندتر شد. این مسائل همیشه اعتراضاتی را همراه داشته و میراث دوستان و مسئولانی بوده اند که خواستار منع این دست اندازی ها شدند اما نه تنها هیچ مشکلی از درد منطقه حیران برطرف نشده که وضعیت رو به آشفته تر شدن رفته است.
به چشمه علی شهر ری نیز در سال گذشته به بهانه گل آرایی برای فصل جدید، دست اندازی شد. در این راستا، شهرداری بالای پله های منتهی به چشمه علی را کندند و زمین پایین پای چشمه را با خطوط قرمز رنگ علامت زدند. از سوی دیگر بالای پله های چشمه هم دو تپه خاک و سنگ آوار کردند.
این اولین باری نبود که به این مکان تاریخی تعرض می شد، در سالهای گذشته نیز عبور مترو از نزدیکی این محوطه و عبور دستگاه های حفر تونل مترو که باعث جابجایی مسیر آب هفت هزار ساله چشمه شده بود.
چشمه علی را در دوره باستان سورین می نامیدند که احتمالاً برگرفته از نام دودمانی بزرگ در دوره اشکانی و ساسانی است و نام فعلی آن برگرفته از نام حضرت علی (ع) است. قدمت چشمه علی را بیش از هفت هزار سال می دانند. در گذشته فرش فروش ها و مردم تهران، قالی ها و قالیچه های خود را با این باور که در آب این چشمه ویژگی است که فرش را خوب پاکیزه و رنگ روشن تر می کند، شسته اند.
تخریب خانه تاریخی در اهواز
خانه پدری احمد محمود، نویسنده خوزستانی یکی از خانه های تاریخی اهواز بود که می توانست روزی به خانه مشاهیر تبدیل شود تا خاطرات دوران کودکی و جوانی نویسنده مشهور کشور همچنان زنده نگه داشته شود. اما بهمن ماه سال گذشته توسط مالکان جدید و با اخذ مجوزهای قانونی از شهرداری اهواز، تخریب شد. این منطقه به نوعی بافت تاریخی اهواز محسوب می شد و با توجه به اینکه کلانشهر اهواز تاکنون از داشتن موزه محروم بوده است، این خانه می توانست این ظرفیت را برای اهواز ایجاد کند اما افسوس و صد افسوس که برای چنین میراثی هیچ ارزش و توجهی قائل نمی شوند.
فرصت را از آب انبار تاریخی محمودی نگیرید
آب انبار تاریخی محمودی یکی از بناهای تاریخی بازمانده دوره قاجار و پهلوی در روستای محمودی یزد است. این آب انبار قدیمی که از بناهای شاخص روستا نیز محسوب می شود، هنوز در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده در صورتی که با وجود چشم انداز توسعه گردشگری در تمام شهر یزد می تواند در صورت اهتمام مسئولان جهت حفظ و جلوگیری از تخریب بیشتر آن به کمک رونق این منطقه واقع در حاشیه شهر بیاید.
مدیر کل وقت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد سال گذشته درباره مرمت این مکان گفت: برخی از بناهای قدیمی تحت تاثیر عوامل طبیعی مانند باد و باران و برخی دیگر توسط عوامل انسانی تخریب می شوند اما مشکل اصلی برای مرمت این ابنیه، محدودیت بودجه ای میراث فرهنگی است.
سرانجام بدنبال پیگیری ها، پرونده آب انبار متروک و فرموش شده روستای حاشیه ای محمودی در اولویت ثبت در فهرست آثار ملی قرار گرفت.
این کمبود بودجه در حوزه میراث فرهنگی نیز موضوع تکراری است که باید اقدام جدی برای آن صورت گیرد. اگر مرمت و حفظ آثار تاریخی به بهانه کمبود بودجه و … به تعویق بیفتد، موجب نابودی سرمایه های ارزشمند تاریخی و فرهنگی کشور می شود.
بیمارستان تاریخی مسیح مرادیان یک بیمارستان قدیمی و شاید جز یکی از نخستین بیمارستان ها در ایران و در غرب کشور یکی دیگر از اماکنی تاریخی مورد تعرض است که چهارشنبه سوری سال گذشته بخش هایی از آن به صورت عمدی در آتش سوخت. این بنای تاریخی حدود پنج سال قبل با شکایت مالک و براساس حکم دیوان عدالت اداری، از فهرست آثار ملی کشور خارج شد و مالک بنا از زمان خروج از ثبت این اثر تاریخی و مهم کرمانشاه به شدت دنبال تغییر کاربری بنا و تخریب آن برای ساخت مجتمعی تجاری بود.
مدیرکل میراث فرهنگی استان کرمانشاه در این باره اعلام کرد که بواسطه واجد ارزش تاریخی بودن بنا از نظر میراث فرهنگی و پایه گذاری کردن آن توسط یکی از خیرین گذشته کرمانشاه مسیح مرادیان که به نوعی دراین شهر یک نماد بود، میراث فرهنگی همچنان معتقد است که این بنا باید پابرجا بماند و از آن حفاظت شود. قصد داریم در صحبت با معاونت میراث فرهنگی وزارتخانه دنبال راهکاری برای بازگرداندن این اثر تاریخی به فهرست آثار ملی باشیم تا دیگر امکان تخریب آن فراهم نشود.