با شدت گرفتن اختلافات میان عربستان و امارات بر سر مسائل مختلف منطقهای و بینالمللی، دو طرف به طور فزاینده ای یکدیگر را به عنوان تهدیدهای امنیتی در نظر خواهند گرفت.
به نقل از آرشانیوز ، محمد بن زاید در حالی از امروز عازم عربستان سعودی میشود که دیدار دگرباره او با دوست گرمابه و گلستان سالهای اخیرش یعنی محمد بن سلمان، با تمامی دیدارهای گذشته آنها متفاوت خواهد بود و از هم اکنون ابرهای اختلاف و تنش بر این دیدار سایه انداخته است. اما ماهیت این اختلافات چیست و تاچه اندازه امکان حل و فصل این اختلافات در دیدار رهبران دو کشور وجود دارد؟
کوه یخ پنهان اختلافات
تنشهای ایجاد شده بین سعودیها و امارات با اختلاف نظر اخیر پیرامون سطح تولید نفت در مجمع کشورهای اوپک پلاس کاملاً نمایان بود.
امارات متحده عربی همیشه در اوپک پلاس در راستای حمایت از تصمیمات عربستانیها حرکت میکرد مثلا زمانی که آنها میگفتند تولید نفت را کاهش دهید، امارات متحده عربی همیشه موافقت میکرد. اما اخیراً آنها دچار اختلاف نظر شدند. عربستان تولیدکننده بزرگ نفت در اوپک است و کاهش قیمتها نقش بسیار مهمی در بروز مشکلات اقتصادی و کسری بودجه برای این کشور داشته است. اما امارات که بر افزایش فروش نفت در سالهای اخیر تمرکز کرده است با خروج از این سازمان نشان میدهد که میخواهد راه خود را ادامه دهد و “رابطه سرنوشت ساز” خود با ریاض را از بین ببرد.
در طرف مقابل ریاض نیز برای انتقام از رفتارهای امارات متحده عربی، در آخرین دور از وخامت در روابط دو کشور، ورود شهروندان خود را به امارات منع کرده است.
اما با این حال باید گفت بحران در روابط امارات و عربستان بسیار بزرگتر از اوپک است و جنجال اوپک تنها نوک کوه یخ اختلافات بود.
مصر و عربستان سعودی در دهههای گذشته به عنوان کشورهای برجسته عربی نقش آفرین در تحولات جهان عرب در نظر گرفته می شدند به صورتی که ریاض قطب مالی جهان عرب و مصر قطب نظامی آن بود. اما در دو دهه گذشته ، ظهور امارات به عنوان یک نیروی اقتصادی جدید در شورای همکاری خلیج فارس شروع به تغییر این معادله کرد.
در زمان محمد بن زاید ، ابوظبی دیگر یک تماشاگر ساکت درگیریهای غرب آسیا نیست. زاید با استفاده از شرکای سیاسی و مالی خود در غرب برای تقویت نفوذ خود در سراسر خاورمیانه ، به مداخله فعال در درگیریهای مختلف سیاسی از مصر تا لیبی و یمن افزایش پرداخته است. سرانجام ، بحران اخیر اوپک روشن ساخت که امارات دیگر زیر سایه ریاض کار نخواهد کرد و این باعث خشم سعودیها شد.
در حالی که به نظر می رسید محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، در ابتدا از طرح ها و برنامههای همتای خود در امارات متحده عربی حمایت کرده و سیاست خارجی بحران آفرین نسبت به یمن و محاصره قطر را کلید زد، ناموفق بودن این سیاستها و شکلگیری رقابت میان دو کشور در پرونده یمن موجب شده تا بن سلمان رویکرد جدیدی را اتخاذ کند که بر اساس آن افزایش قدرت منطقهای ابوظبی در سراسر منطقه غرب آسیا و آفریقا ، در تعارض با منافع ریاض برآورد میشود.
“اولین اختلافات عمده در جنگ یمن نمایان شد. در حالی که اماراتی با اتکا به حمایت از نیروهای نیابتی موسوم به شورای انتقالی برخی مناطق مرزی را کنترل می کند و در واقع برخی از مناطق استراتژیک یمن مانند سقطری و باب المندب را اشغال کرده است ، ریاض دیگر حتی یک درصد بر یمن تسلط ندارد.
امارات متحده عربی با توجه به داشتن پایگاه نظامی در دوسوی دریای سرخ یعنی در جیبوتی و هم در باب المندب ورود هر کشتی به دریای سرخ را کنترل میکند. این امر حیثیت سعودیها که روزگاری یمن را حیات خلوت خود میپنداشتند در منطقه و جهان عرب خدشه دار کرده است.
همچنین اختلاف دیگر به رقابت بین دو کشور بر سر دستیابی به نفوذ بیشتر در جهان غرب باز میگردد. پس از رسوایی قتل خاشقجی، امارات نشان داده است که تأثیرات و نفوذ بیشتری بر جهان غرب دارد و از روابط بهتری نیز با چین برخوردار است. در مقابل ، ریاض کارزار سیاسی خود را در سراسر جهان غرب آغاز کرده است تا برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان و ایتالیا را نسبت به تسلیح امارات بازدارد. طبق گزارشهای رسانهای در ژانویه سال جاری، ایتالیا اعلام کرد که فروش سلاح به امارات و عربستان سعودی به دلیل جنگ یمن و پیامدهای آن را متوقف میکند. اما در این میان برخی منابع غربی معتقد بودند که این اقدام بیش از آنکه کارزاری علیه سعودی باشد علیه امارات بوده است. لذا در میان خوشتنداری سعودیها، ابوظبی با عصبانیت از اقدام ایتالیا نیروهای این کشور را از یکی از پایگاههای نظامی خود در امارات اخراج کرد.
اختلاف بر سر مصالحه عربی اخیر میان ریاض و قطبهای اخوان المسلیمنی در منطقه به رهبری قطر و ترکیه، عامل دیگر زوال مناسبات بین امارات و پادشاهی سعودی بوده است. در حالی که ریاض برای کاهش مشکلات منطقهای خود در تلاش است تا روابط خود را با ترکیه و قطر بهبود ببخشد این اقدام باعث ناراحتی امارات شد.
بی تردید محمد بن سلمان می خواهد قدرت امارات را در منطقه محدود کند. در این راستا حتی طرح عادی سازی روابط میان امارات و رژیم صهیونیستی نیز، با وجود چراغ سبز اولیه سعودیها به این اقدام از طریق بحرین، از مدار اقدامات ضد اماراتی بن سلمان دور نمانده است. در حالی که اماراتیها با عادی سازی روابط با اسرائیل به دنبال آن بودند تا نفوذ خود را در منطقه تقویت کنند اما این امر اکنون به ابزاری در اختیار بن سلمان برای عقب راندن ابوظبی تبدیل شده است. به گفته برخی منابع کویتی، سعودیها تصمیم گرفتهاند که دیگر اجازه پرواز هواپیماهای رژیم صهیونیستی بر فراز آسمان عربستان را ندهند.
از طرف دیگر در ماههای اخیر جنگ رسانهای پنهان گستردهای میان سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی دو کشور در شبکههای اجتماعی در جریان میباشد. هم امارات و هم سعودی ها تعداد زیادی حساب جعلی در رسانههای اجتماعی را کنترل و تأمین مالی می کنند.
در سال 2019 ، تحقیقات داخلی در توییتر نشان داد که بسیاری از حسابهای جعلی از امارات و عربستان سعودی نشات گرفتهاند. انتشار اخبار جعلی علیه رهبران دو کشور از اقدامات ماههای گذشته این حسابها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی بوده است. برای مثال کاربرهای اماراتی اخبار جعلی در مورد ممنوعیت پخش اذان در مساجد عربستان بر اساس دستور بن سلمان را منتشر میکردند.
در مجموع میتوان گفت با شدت گرفتن اختلافات میان عربستان و امارات بر سر مسائل مختلف منطقهای و بینالمللی، دو طرف به طور فزایندهای یکدیگر را به عنوان تهدیدهای امنیتی در نظر خواهند گرفت.