بی تفاوتی عربستان و آمریکا به پرونده تشکیل دولت در لبنان و عدم حمایت آنها از نخستوزیری نجیب میقاتی چندین علامت سوال به وجود میآورد.
به نقل از آرشانیوز ، مواضعی که عربستان سعودی و ایالات متحده در قبال انتخاب «نجیب میقاتی» به عنوان مامور تشکیل دولت در لبنان پیش گرفتهاند نشان میدهد که در حال حاضر تنها طرف خارجی موثر بر پرونده لبنان که از نخست وزیری نجیب میقاتی در این کشور حمایت میکند فرانسه است و دو طرف دیگر یعنی ریاض و واشنگتن اساس ساز و کار خود را اجرای هر پروژهای که در راستای مقابله با حزب الله باشد قرار دادهاند. همچنین به نظر میرسد که تشکیل یا عدم تشکیل دولت در لبنان برای عربستان و آمریکا تفاوت چندانی ندارد.
از همان ابتدا پس از انتخاب نجیب میقاتی به عنوان مامور تشکیل دولت در لبنان روند ماموریت او در رایزنیهای انجام شده با فراکسیون های پارلمانی و شخص «میشل عون» رئیس جمهوری لبنان آسان به نظر نمیرسد و نباید انتظار داشت که میقاتی و میشل عون در مدت زمان کوتاه به توافق برسند. این واقعیتی است که کسانی که درگیر بحران سیاسی لبنان هستند آن را احساس میکنند اما هنوز به شکل رسمی اعلام نشده است.
در مورد حمایتهای داخلی و خارجی از نخست وزیری نجیب میقاتی در لبنان باید گفت هرچند که روابط میقاتی با میشل عون و «جبران باسیل» رئیس جریان آزاد ملی از نظر ظاهری بهتر از روابط این دو با «سعد حریری» نخست وزیر سابق لبنان که چند روز قبل از ماموریت تشکیل دولت استعفا داد، است؛ اما واقعیت آن است که نخست وزیر مکلف جدید در سطح بین المللی موفق نشده حمایتی بیشتر از سعد حریری به دست بیاورد.
هنگامی که سعد حریری در اکتبر سال گذشته میلادی به عنوان نامزد نخست وزیری دولت جدید لبنان معرفی شد فرانسویها در کنار مصر و امارات متحده عربی و اردن و روسیه از او حمایت کردند و آمریکا نیز برای حمایت از ساعت حریری شروطی از جمله حذف حزب الله از دولت آینده را پیش روی او قرار داد.
امروز نجیب میقاتی از حمایت فرانسه و اردن برخوردار است؛ اما نتوانسته حمایت آمریکا و عربستان را جلب کند و حتی در مصاحبهای که اخیراً با بلومبرگ داشت نگفت که ایالات متحده از او حمایت میکند بلکه اعلام کرد مطمئن است که واشنگتن آماده حمایت از خواهد بود.
این موارد چند سوال اساسی به وجود میآورد و اینکه آیا حمایت خارجی که نجیب میقاتی امیدوار به آن است اساساً وجود دارد و آیا اصلا واشنگتن و ریاض تشکیل دولت در لبنان را میخواهند؟ شواهد نشان میدهد مسلم است که عربستان قصد ندارد در هیچ یک از امور مربوط به تشکیل دولت لبنان وارد شود و هرچند ریاض به اندازهای که از سعد حریری متنفر بود از میقاتی نفرت ندارد اما تمایل چندانی هم نسبت به نخست وزیر مکلف جدید لبنان از سوی عربستان دیده نمیشود.
البته این موضوع مربوط به شخص میقاتی نیست؛ بلکه عربستان در حال حاضر تنها یک هدف در لبنان دارد که آن هم مقابله با حزب الله است و هر راهی در لبنان که به این هدف منتهی نشود به کار سعودیها نمیآید. بنابر این همه تلاشهای فرانسویها برای بازگرداندن عربستان به پرونده لبنان شکست خورد.
آخرین تلاش پاریس در این زمینه درخواست آن از ریاض برای شرکت در کنفرانس حمایت از لبنان که در 4 آگوست یعنی سالگرد انفجار بندر بیروت در پاریس برگزار میشود بود که «ژان ایو لودریان» وزیر امور خارجه فرانسه این موضوع را با «فیصل بن فرحان» همتای سعودی خود در میان گذاشت. اما وزیر خارجه عربستان پاسخ منفی به فرانسویها برای مشارکت در این کنفرانس داد.
از سوی دیگر موضع آمریکا نسبت به پرونده تشکیل دولت در لبنان نیز تفاوت چندانی با سعودیها ندارد. واشنگتن پرونده دولت لبنان را به پاریس سپرده است و اگر فرانسه موفق به حل بحران سیاسی لبنان نشود آمریکاییها نیز تمایلی به این امر ندارند.
علت این امر آن است که ریاض و واشنگتن یک وجه اشتراک بزرگ در لبنان دارند و آن مقابله با حزبالله است و آمریکا اکنون چشم به انتخابات پارلمانی لبنان دوخته است. در واقع ایالات متحده نیز مانند عربستان سعودی پروژه تازهای برای ضربه زدن به مقاومت دارد و بر این اساس حتی اگر دولت لبنان نیز تشکیل شود و یک دولت انتخاباتی باشد واشنگتن علیه آن اقدام خواهد کرد و در این راستا از برخی سیاستمداران یا فعالان مدنی مخالف نظام سیاسی در لبنان تحت شعارهای مبارزه با فساد و انجام اصلاحات استفاده خواهد کرد.
استراتژی 6 مرحلهای آمریکا علیه حزبالله
اما استراتژی جدید واشنگتن برای مقابله با حزب الله شش مرحله دارد که شامل موارد زیر میشود:
– معرفی حزب الله به عنوان مسئول اصلی سقوط اقتصادی و مالی لبنان و نیز انفجار مهیب بندر بیروت.
– حمایت از ارتش لبنان به عنوان تنها طرفی که میتواند از یک روز ثبات لبنان را تضمین کند و از طرف دیگر از قدرت حزب الله بکاهد.
– جلوگیری از تشکیل هر دولتی که حزب الله و متحدانش سهم قابل توجهی در آن داشته باشند.
– زمینه سازی برای برگزاری اعتراضات خیابانی.
– ارائه کمکهایی در قالب کمکهای بشردوستانه از طریق انجمنهای وابسته به واشنگتن در لبنان، به طوریکه موجب افزایش محبوبیت این گروهها و انجمنها در میان مردم لبنان و جلوگیری از توجه آنها به دولت شود.
– برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی و زمینهسازی برای پیروزی مهرههای آمریکا در این انتخابات.
این استراتژی چندین بار در کنگره آمریکا مورد بررسی قرار گرفته و برخی از اعضای آن استراتژی مذکور را به کمیته روابط خارجی ارجاع دادند. آمریکاییها در این استراتژی جدید خود حساب ویژهای روی ارتش لبنان باز کردهاند تا از طریق آن پروژههای خود را اجرا کنند و همچنین واشنگتن تاکید دارد که باید ذهنیت افکار عمومی را به این سمت بکشاند که حزبالله از بندر بیروت به عنوان محل ترانزیت و ذخیره سازی تجهیزات خود استفاده میکرده است.
انجام تحقیقات بینالمللی درباره انفجار بندر بیروت مشابه اتفاقی که در پرونده ترور «رفیق حریری» نخست وزیر فقید لبنان افتاد و موجب شد حقیقت ماجرا هرگز کشف نگردد نیز ضمن همین استراتژی آمریکا قرار دارد.